دلتنگی
گلم نازنینم یکی یک دونه مامان بعد از 10 روز دیشب برگشتیم خونه ی خودمون آخه مامان محبوبه اینا برگشتن با کلی آه و ناله ، مامان اعظم بابا جون حسین میگفتن تو برو ولی نگار رو نبر ولی میشه به نظرت شدنی من بدون تو حتی حتی یک لحظه . وقتی اومدیم خونه وقتی بهت نگاه کردم یک لحظه انقدر دلم گرفت که نشستم و کلی گریه کردم آخه دلم خیلی گرفت وقتی نگاهت کردم و به این فکر کردم که قراراه دوباره فردا پیشت نباشم خیلی ناراحت شدم آخه چرا من انقدر به تو وابسته ام چراااااااااااااااااااا نمی دونم چرا انقدر خودم رو دارم اذیت میکنم ولی دست خودم نیست گل مامان انقدر که من به تو وابسته ام تو هم به بابا به قول خودت امد(احمد) وا...
نویسنده :
مامان آرزو
11:09