نگارمنگارم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

negar maman

دل نوشته

عزیزم با شرمندگی تمام فرصتی ندارم که برات مطلب بذارم همینطور اون عکسای ناز نازیت رو این روزا بیشتر پیش مامان محبوبه ای . روزهای یکشنبه و دوشنبه  بابا احمد می گفت انقدر ناز خوابیده بودی که دلش نیومده بلندت کنه و ببرت پیش مامان محبوبه صبر کرده تا بیدار بشی بعد بردت ولی کلی از کاراش به خاطر شما عزیز دل عقب افتاده امروز هم که داشتیم می بردیمت پیش مامان محبوبه بیدار شدی وماسفانه من که میخواستم بیام گریه کردی و من مجبور شدم پیشت بمونم تا اروم بشی خدارو شکر سر کار به موقع رسیدم با یه ترفند از ترفندای مامان جون محبوبه من از دست تو فرار کردم وقتی رسیدم اداره زنگ زدم و گفت که ارومی و داری با اقاجون صبحانه میخوری اون لحظه خیلی خوشحال شدم...
12 اسفند 1393

یلدا مبارک

    کَسایی که باهاشون یه رَنگ بودیم ؛ وَ پُشتِ سَرمون هَفتاد رَنگ بودَن ... یلداتون پیش پیش مُبارَک ! بامَعرِفتایی که تو غَمهاشون کِنارشون بودیم ؛ و تو شادیهاشون فَراموش شدیم ... شُما هَم یلداتون پیش پیش مُبارَک ! عَزیزایى که دوستشون داشتیم ؛ وَلى دِلمون رو شِکوندن ... طوری نیست ، شُما هَم پیش پیش یلداتون مُبارَک ! با مَرامایی کِه رو زخمهاشون مَرهَم گذاشتیم ؛ و رو زَخمهامون نَمَک پاشیدَن ... دَمِتون گرم یلداتون مُبارَک ! اون خوبا ، اونایی کِه فِکر میکردَن خِیلی زِرَنگن ، که واسَمون نامردى کردَن ... شُما هَم یلداتون پیش پیش مُبارَک ! اَمّا یه سِری دوستام هَستَن کِه هَمیشه بودَن وَ ایشالا پایَندِه باشَن , دو...
29 آذر 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به negar maman می باشد