نگارمنگارم، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

negar maman

شرمنده تنها گلم

1393/5/27 11:59
نویسنده : مامان آرزو
142 بازدید
اشتراک گذاری

خجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالتخجالت

نگارم ، پاره ی تنم اولین سال  تولد زندگیت رو در راه مشهد بودیم که خدا را شکر که در چنین روز زیبایی به سوی مولامون امام رضا  همراه مامان جون اعظم و خاله ساناز  ، خاله عارفه با خانواده مامان جون فرخ و خاله جون فاطی میرفتیم   پارسال که به دنیا اومدی مصادف با سوم ماه مبارک رمضان بود و امسال مصادف شد با شب های قدر به خاطر همین بابای مهربون تصمیم گرفت حالا که نمیتونیم برات جشن بگیریمخجالتخجالتگریهگریه همه رو شام ببره پدیده و این کار رو هم کرد البته من واقعا معذرت میخوام که یادم رفته عکس های پدیده ( جشن تولدت ) رو برات بذارم ولی قول قول که به زودی برات میذارم.

من خیلی ناراحتم عزیزم فکر میکنم که هیچ کاری برای اولین بهار زندگیت نکردم دیروز دااشتم فکر میکردم هرچند دیر شده ولی یه کیک خوشگل گوگولی مگولی برات بگیرم و ت و هم با اون دهن قشنگت شمع های روش رو فوت کنی منم  از دیدن این منظره کیف کنم  به خاطر همین دیروز به بابایی گفتم اونم گفت که باشه ولی بازمخجالت آخه بابایی خیلی کار داشت دیشب دیر اومد خونه ساعت 10 بود که خیلی سریع شام خوردیم و رفتیم خونه عمه طاهره آخه مگه بهت نگفتم عمه طاهره عمل کرده ما هم رفتیم که سرش بزنیم به خاطر همین بازم وقت نشد مامان و ببخش محبتبوسبوس قول میدم خیلی سریع این کار رو بکنم

دوست دارم یه عالمه هرچی بگم بازم کمه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

ترنم
29 مرداد 93 8:13
زیارت قبول تولدش مبارک ایشاله سال دیگه براش جبران کن مامانی
مامان آرزو
پاسخ
انشا اله,
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به negar maman می باشد