نگارمنگارم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 19 روز سن داره

negar maman

بدون عنوان

       کودکی که اماده تولد بود نزد خدا رفت واز او پرسید:                   می گویند شما فردا مرا به زمین میفرستید.اما من به این کوچکی وبدون هیچ کمکی                                          چگونه میتوانم برای زندگی به انجا بروم ؟                   خداوند پاسخ داد:از میان...
16 آذر 1393

روز دانشجو

  اینم واسه ی دل خودمه صفایی ندارد ارسطو شدن خوشا پر کشیدن پرستو شدن تو که پر نداری پرستو شوی بنشین درس بخون تا ارسطو شوی! روز دانشجو بر ارسطو های آینده ایران مبارک احتمالا اگه دخترم بزرگ بودی و می دیدی با چه شرایطی  دارم درس بخونم حتما بهم دست مریضا م ی گفتی بعد هم بغلم میکردی و می گفتی مامانم روزت مبارک   روز دانشجو، در ایران به ۱۶ ماه آذر اطلاق می‌شود. این روز، به یاد سه دانشجو (دو هوادار حزب توده ایران و یک هوادار جبهه ملی ایران ) که هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و همچنین از سرگی...
16 آذر 1393

خداوندا صدایت می زنم

وقتی قلب‌هایمان‌ کوچک‌ تر از غصه‌هایمان‌ میشود   وقتی نمیتوانیم‌ اشک‌هایمان‌ را پشت‌ پلک‌ هایمان‌ مخفی کنیم‌   و بغض‌هایمان‌ پشت‌ سر هم‌ میشکند   وقتی امیدها ته‌ میکشد وقتی طاقتمان‌ تمام‌ میشود   و تحملمان‌ هیچ ...   آن‌ وقت‌ است‌ که‌ مطمئنیم‌ به‌ تو احتیاج‌ داریم   مطمئنیم‌ که‌ تو   فقط‌ تویی که‌ کمکمان‌ میکنی ...   آن‌ وقت‌ است‌ که‌...
16 آذر 1393

درس زندگی

    شکسپیر گفت: من همیشه خوشحالم، می دانید چرا؟ برای اینکه از هیچکس برای چیزی انتظاری ندارم، انتظارات همیشه صدمه زننده هستند ..   زندگی کوتاه است ..   پس به زندگی ات عشق بورز .. خوشحال باش .. و لبخند بزن .. فقط برای خودت زندگی کن و .. قبل از اینکه صحبت کنی » گوش کن قبل از اینکه بنویسی » فکر کن قبل از اینکه خرج کنی » درآمد داشته باش قبل از اینکه دعا کنی » ببخش قبل از اینکه صدمه بزنی » احساس کن قبل از تنفر » عشق بورز زندگی این است ... احساسش کن، زندگی کن و لذت ببر &n...
16 آذر 1393

نقاشی نگار

دختر یکی یک دونه من دیروز بازم شما تشریف اورده بودی اداره ساعت 6:30 بود که داشتیم می اومدیم تو یه خواب نازی بودی که اصلا دلم نمیخواست بیارمت ولی چاره ای نبود بالاخره بغلت کردم و اوردمت تا اداره خواب بودی ولی به محض اینکه از ماشین پیاده شدیم بلند شدی و دیگه هم خوابت نبرد خیلی ناراحت بودم داشتم با خودم فکر می کردم تو آخه چه گناهی داری که باید این موقع صبح بامن بیدار بشی ولی در کل روز خیلی خیلی خوبی بود آخه تو پیش من بودی گل من  انقدر بازی کردی که خدا میدونه کلی هم خوشحال بودی درست عین خود من بعد از کلی بازی انقدر خسته شدی که خوابت برد یه 2 ساعتی خوابیدی بعد از اینکه بلند شدی نهار خوردیم و بعدش هم آماده شدیم و بابایی او...
16 آذر 1393

خطاب به دوستای گلم

دوستای گلم از این که به وبلاگم سر می زنید از همتون ممنونم ولی طی پست هایی که برام گذاشتید متوجه شدم که منظورم رو همه بد متوجه شده اند من توقع از هیچ کس برای نگه داشتن تنها فرزندم تنها امید و دلیل زنده بودنم ندارم من فقط کمی از دست روزگار  آدمای اطرافم  دلگیرم فقط همین  نه شخص خاصی تو اون  روزا تو محیط کارم خیلی سرم شلوغ بود از طرف دیگه رفت و آمد دانشگاه ؛ مریضی نگار که دو هفته درگیرش بودم  همه و همه دست به هم دادن تا من از این دنیا گله مند بشم گله من از شخص یا اشخاص نبوده باز هم باز هم  میگم من از دنیا گله مندم عزیزانم این پست ها را فقط برای ان می نویسم که وقتی نگارم بزرگ شد بدونه که چه قدر من سختی...
10 آذر 1393

بهترین روز زندگیم

مائده  عزیزم از اینکه حالم رو میفهمی ازت ممنونم ولی فکر نمی کنم مامان خوبی باشم دقیقا درست میگی وقتی من ناراحتم  نگار هم یه جورایی کلافه است انگار که از همه ی غم های درونم خبر داره امیدوارم که اینطور نباشه فقط برام دعا کن که تمام لحظات سخت تموم بشه دیگه دارم  یواش یواش کم میارم   این تمام لحظه هایی است که بدون تو میگذره اینم لحظات با تو بودنم   عزیزم  دوردونه ی قشنگم امروز بهترین روز عمرمه بهترین ساعت های زندگیمو دارم میگذرونم آخه تو امروز پیش مامانی هستی دخمل یکی یکدونم امروز با من اومده اداره ...
28 آبان 1393
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به negar maman می باشد